گردشی در استان فلک الافلاک - 1

استان لرستان در غرب ايران، بين چهل ‌و شش درجه و پنجاه ‌و يك دقيقه تا پنجاه درجه و سه ‌دقيقه طول شرقي از نصف‌النهار گرينويچ و سي ‌و دو درجه و سي‌ و هفت دقيقه تا سي ‌و چهار درجه و بيست ‌و دو دقيقه عرض شمالي از خط استوا قرار گرفته و وسعت آن حدود بيست ‌و هشت هزار و پانصد و پنجاه ‌و نه كيلومتر مربع است.
اين استان، از شمال به استان‌هاي مركزي و همدان؛ از جنوب به استان خوزستان؛ از شرق به استان اصفهان و از غرب به استان‌هاي كرمانشاه و ايلام محدود است. اشترانكوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترين نقطه استان لرستان است. پست‌ترين نقطه آن در جنوبي‌ترين ناحيه استان واقع شده و حدود پانصد متر از سطح درياي آزاد ارتفاع دارد.
بر اساس آخرين تقسيمات كشوري در سال هزار و سيصد و هفتاد و پنج، استان لرستان داراي نه شهرستان، ده شهر، بيست بخش، هشتاد و يك دهستان و دو هزار و هشتصد و چهل و دو آبادي داراي سكنه بوده و مركز آن شهر خرم‌آباد است. شهرستان‌هاي استان عبارتند از: خرم‌آباد، بروجرد، اليگودرز، دورود، ازنا، كوهدشت، دلفان، سلسله و پل‌دختر.
استان لرستان سرزميني كوهستاني است كه به‌ جز تعدادي دره آبرفتي و چند دشت كوچك، ناحيه هموار ندارد. اين ناهمواري‌ها كه داراي سنگ‌هاي دگرگوني است، در نتيجه مجاورت با گنبدهاي خارايي (دروني) الوند و سربند (شازند) پديد آمده‌اند. در ناهمواري‌هاي اصلي استان (ارتفاعات اصلي زاگرس)، كوه‌ها به‌طور منظم از شمال غربي به سوي جنوب كشيده شده‌اند. اين ناهمواري‌ها كه معمولا با دره‌هاي عميق همراهند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالي ‌كه ناهمواري پيشكوه‌هاي داخلي به‌صورت تپه ماهورهاي گنبدي شكل و كم ‌ارتفاع خودنمايي مي‌كنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهاي خارايي مربوطند. استان لرستان داراي آب و هواي متنوع است.
در زمستان، هنگامي كه در شمال لرستان برف و كولاك و سرماي شديد جريان دارد، قسمت‌هاي جنوبي آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است. بررسي‌هاي اقليمي نشان مي‌دهند، خرم‌آباد داراي زمستاني معتدل و تابستاني گرم است و بروجرد زمستاني سرد و تابستاني معتدل دارد. اليگودرز نيز زمستاني بسيار سرد و تابستاني معتدل دارد.

صنايع دستی لرستان در سه نوع متمايز عشايری، روستايی و شهری شکل گرفته اند . بيشتر توليدات صنايع دستی عشايری به مصرف خانوار می رسند و کمتر به بازار عرضه می شوند. انواع صنايع دستی عشاير استان لرستان عبارت اند از : سياه چادر، چيت، قالی و گليم، صنايع دستی روستايی را قالی، گليم، رنگرزی و جاجيم بافی تشکيل می دهند و عمده صنايع دستی شهری نيز خراطی، نمد بافی، قلم زنی، ورشوسازی، قالی، موج و گليم بافی هستند .
بنا به عقیده بسیاری از باستان شناسان، لرستان از چهل هزار سال پیش به وسیله اقوامی كه به علت نداشتن خط، هویت آنها ناشناخته مانده، سکونت گاه بوده است. در این عهد، انسان پیش از تاریخ، در شكاف ها، غارها یا پناهگاه های سنگی زندگی كرده و از طریق شكار و جمع آوری دانه های وحشی امرار معاش می كرد. به طور كلی بازمانده های فرهنگی جوامع پیش از تاریخ لرستان؛ بیانگر آن است كه این جوامع به تدریج مراحل تكامل فرهنگی از جمله دوره پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی و شهر نشینی را پشت سر گذاشته اند. بدین ترتیب لرستان از نظر باستان شناسی یكی از مراكز مهم است؛ زیرا از جمله معدود سرزمین هایی است كه انسان برای اولین بار به اهلی كردن حیوانات و نباتات پرداخته، یا به عبارت دیگر زندگی ده نشینی و كشاورزی را كه لازمه پیدایش تمدن است، آغاز كرده است.
در هزاره سوم پیش از میلاد، اقوام دشت بین النهرین (بابلیان-سومریان) وارد مرحله تاریخی شدند و بر اثر متونی كه درباره تاریخ مملكت خود و همسایگانش باقی گذاشته اند تا اندازه ای به روشن شدن زوایای تاریخ مملكت خود و همسایگان ایران كمك نمودند. در این متون به اقوامی اشاره شده كه در شرق بین النهرین یعنی سرزمین ایران ساكن بودند. این اقوام از جنوب به شمال عبارت بودند از: عیلامیان و كاسی ها كه در بخشهایی از لرستان سكونت داشته اند. بنابراین این دو قوم قدیمی ترین ساكنین لرستان به شمار می آیند كه نام آنها در متون تاریخی ثبت گردیده است.
نخستین قومی كه بر لرستان حاكمیت داشته است، عیلامیان بوده اند. آنها از نژاد بومی ایران (آسیانیك) بوده که از چگونگی تشكیل جوامع و ابتدای تاریخ ایشان اطلاع درستی در دست نیست. ولی مسلم آن است که از اوایل هزاره چهارم و پیش از ورود اقوام آریایی به ایران موفق به ایجاد دولتی در بخشهایی از سرزمین ایران شده اند. دولت عیلام شامل خوزستان، لرستان امروزی، پشتكوه و كوه های بختیاری بوده است.
بابلی ها این سرزمین را "الام" یا "الامتو" یعنی كوهستان و شاید كشور طلوع خورشید می نامیدند. شهر های عمده آن عبارت بودند از: شوش، اهواز، ماداكتو (سیمره–دره شهر) و خایدالو كه در جای خرم آباد امروزی بوده است. بنا به گفته "والترهینتس"؛ شهر خرم آباد در عهد عیلامیان گویا پایتخت سلسله ای بنام سیماشكی بوده است. عیلامی ها در مدت چند هزار سال هویت خود را در برابر اقوامی نیرومند چون سومری ها، آكدی ها، بابلی ها و آشوری ها همچنان حفظ كردند و عاقبت به جهت اختلاف های داخلی و جنگ های خانگی از دشمن خود آشور شكست خوردند (654 ق.م) و از صفحه روزگار به عنوان دولتی مستقل بر افتادند.
قوم دیگری كه همزمان و به موازات عیلامی ها بر بخش هایی از لرستان تسلط داشته، كاسیها هستند. در مورد ریشه نژادی این قوم كه گویا در مناطق شمالی و غرب لرستان اقامت داشته اند، اختلاف نظر وجود دارد. عده ای از محققان و باستان شناسان آنها را بومیان نخستین لرستان دانسته و تعداد زیادی آنان را شعبه ای از قوم آریایی پنداشته كه پیش از دیگر اقوام آریایی ماد و پارس به ایران مهاجرت كردند و پس از مدتی اقامت در كوه های قفقاز و سواحل دریای خزر سر انجام به سلسله جبال زاگرس پناه برده و در كوه های لرستان اقامت گزیده و پس از آمیزش با بومیان محلی، بانی تمدن تازه و درخشان شده اند.
به هر حال علی رغم اظهاراتی كه درباره ریشه نژادی این قوم بیان شده آنان در زمان خود جزء متمدن ترین ملل بوده اند. كاسی ها چیره دستی فوق العاده ای در ساختن مصنوعات مفرغی به دست آوردند. آنان مهمترین قبایل كوهستانی زاگرس شمرده می شدند و پیشه دامداری داشته و با زبانی كه با عیلامی قرابت داشت سخن می گفتند. آنان سواركارانی دلیر و جنگجو بودند و بارها با همسایگان خود از جمله عیلامی ها و بابلی ها در افتادند. آنها حتی توانستند دولت بابل را سرنگون ساخته و مدت شش قرن بر آن سرزمین حكمرانی نمایند. حكومت كاسی ها بر بابل در نتیجه شكست از عیلامی ها به پایان رسید. آنها پس از شكست از عیلامی ها به سرزمین كوهستانی خود یعنی لرستان بازگشتند.
كاسی ها در دوران حكومت های ماد و هخامنشی همچنان استقلال و اقتدار خویش را حفظ نموده و شاهان هخامنشی كه می خواستند جهت لشگركشی به سایر نقاط سپاهی را از قلمرو آنها عبور دهند مجبور بودند به روسای این قوم باج بپردازند. اسكندر مقدونی هم در هجوم به ایران چون این طایفه را مطیع نمی دید، با قوایی عظیم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسلیم كرد. ولی پس از مرگ اسكندر دوباره آزادی خود را باز یافتند.
بطور كلی راجع به نفوذ و فرمانروایی مادها و هخامنشیان در لرستان اطلاع زیادی در دست نیست ولی سكه هایی از سلوكیه ها و آثار قلعه ها و قبور و تپه ها و چند معبد مهر پرستی از دوره اشكانیان به جا مانده كه شاخص آنها سكه هایی به دست آمده از این آثار است. از آن جمله می توان به غار كوگو (Kogo) و قبور اشكانی در دهكده چمشك (Chameshk) و ستون سر ستون های سنگی از دهستان تشكن (Teshken) واقع در بخش چگنی اشاره نمود.
لرستان در دوره ساسانیان، از لحاظ تقسیمات كشوری جزو سرزمین "پهله" یا "پهلو" محسوب می شد، یعنی سرزمینی كه بعدها توسط اعراب، جبال خوانده شد. سرزمین پهله خود به نواحی كوچكتری تقسیم می گردید. چنانكه لرستان و منطقه غربی آن یعنی پشتكوه (ایلام) را به ترتیب "مهرگان كدك" و ماسبذان نامیده می شد. این دو نام تا قرون نخستین اسلامی همچنان به این نواحی اطلاق می شد و با تغییر در اعراب آنها؛ مهر جانقذق و ماسبذان خوانده می شدند. از شهرهای مشهور منطقه مهرگان كدك یا لرستان عهد ساسانی، شهرهای صیمره و شاپور خواست (خرم آباد) را می توان نام برد. شهر صیمره، حاكم نشین منطقه و شاپور خواست كه گفته می شود توسط شاپور (اول) بنا نهاده شده بود از شهرهای آباد و پر رونق دوره ساسانی محسوب می گردید.
آثار و شواهد گوناگون تاریخی حكایت از آن دارد كه لرستان در زمان ساسانیان از عمران و آبادانی بسزایی برخوردار بوده است. شاهان ساسانی توجه خاصی به این ناحیه می كردند به طوری كه چند پل عظیم كه از شاهكارهای معماری به شمار می آیند، ساختند و بر اثر همین توجه شهرهای آن آباد گردید و زراعت و صنعتش رونق یافت.
در عهد ساسانی لرستان همیشه در دست یك نفر فرماندار بود كه از خاندان معروف مهرگان (مهران) و یكی از هفت خانواده ای بود كه در تاسیس سلطنت ساسانیان به اردشیر بابكان یاری رساندند. آخرین حاكم ساسانی لرستان همان هرمزان معروف است كه مقر حكمرانی او در شهر صیمره قرار داشت. لرستان در سال 21 هجرت پس از فتح نهاوند به تصرف مسلمین در آمد و هرمزان نیز اسیر گشته به نزد عمر در مدینه فرستاده شد.
پیروزی اعراب، تاثیر ژرفی در فرهنگ مردم لرستان و دیگر نواحی نهاد؛ زیرا مردم با پذیرش آیین اسلام بخشی از فرهنگ باستانی نیاكان خود را به فراموشی سپردند. با این حال توانستند نه تنها زبان، بلكه بسیاری از جنبه های فرهنگ كهن را زنده نگهدارند. طی دو قرن و نیم، از نیمه اول قرن یكم تا اواخر قرن سوم هجری، استان های لرستان و ایلام كنونی مستقیما زیر نظر خلفا اداره می شد و خراج آنها به حكام كوفه پرداخت می شد. از قرن سوم هجری به بعد، با روی كار آمدن حكومت های محلی در غرب ایران منجمله دولت شیعی مذهب آل بویه، لرستان تحت تابعیت حكومت مزبور قرار گرفت و از نفوذ خلفا كاسته شد. در فاصله سالهای 348 تا 406 هجری قمری یعنی نزدیك به نیم قرن در درون قلمرو آل بویه، لرستان به تصرف دودمانی از كردان، معروف به "برزیكانی" درآمد كه در تاریخ به "آل حسنویه" شهرت یافته اند.
موسس این سلسله؛ "حسنویه بن حسین برزیكانی" بود كه قسمت عمده كردستان، كرمانشاه و همدان را تحت كنترل داشت. بعد از وی پسرش "بدر" جانشین وی شد. او لرستان را نیز ضمیمه قلمرو خود ساخته و شهر شاپور خواست (خرم آباد) و دژ مشهور آن (قلعه فلك الافلاك) را پایتخت و مركز حكمرانی خود قرار داد. بدر در آبادانی و عمران لرستان كوشید و به ساخت ابنیه عام المنفعه همت گماشت. طولی نكشید كه او بزرگترین امیر غرب ایران گردید و مورد توجه سلاطین آل بویه و خلیفه عباسی واقع شد و از طرف خلیفه عباسی به "ناصر الدوله" ملقب گردید.
سال های پایانی زندگانی بدر در نزاع و كشمكش با پسرش "هلال" سپری شد؛ به طوری كه بارها موجبات دخالت آل بویه را فراهم آورد و شهر شاپورخواست چندین بار به تاراج رفت. این سلسله سرانجام به سال 406 هجری قمری توسط آل بویه منقرض گردید.
پس از انقراض سلسله آل حسنویه؛ مدت كوتاهی لرستان زیر فرمان خاندان كاكویه كه شعبه ای از آل بویه بودند قرار گرفت. در نیمه نخست قرن پنجم هجری تركان سلجوقی به ایران یورش آوردند و در اندك زمانی شرق و غرب ایران را در نوردیدند و به حاكمیت غزنویان و آل بویه بر ایران خاتمه دادند. لرستان در سال 435 هجری به تصرف "ابراهیم ینال" برادر طغرل سلجوقی درآمد. ابراهیم ینال شهر شاپورخواست (خرم آباد) را به محاصره در آورد و علی رغم دفاع شجاعانه مردم آن شهر، او موفق گردید شهر را اشغال نموده و كشتار و ویرانی فراوانی به بار آورد و مرتكب انواع جنایات گردد. بدین ترتیب لرستان تحت سیطره تركان سلجوقی درآمد و جزئی از امپراطوری آنان شد.
در دوره سلجوقی دودمانی از تركان سلجوقی موسوم به "برسقیان" بر لرستان حاكمیت یافت. برسقیان از حكام و عمال موثر و مشهور روزگار سلاجقه بودند. مركز حكمرانی آنان شهر شاپورخواست و الشتر بوده است. هم اكنون یك سنگ نوشته به تاریخ 513 هجری قمری مربوط به امیر اسفهسالار كبیر، ابوسعید برسق بن برسق در شهر خرم آباد و چند سنگ قبر از این دودمان در شهر الشتر وجود دارد كه یادآور حاكمیت این خاندان بر لرستان است. سلسله برسقی سرانجام پس از روی كار آمدن اتابكان لر كوچك بر افتاد و به خارج از لرستان رانده شدند.
امپراطوری سلجوقی در نیمه دوم قرن ششم هجری از هم فرو پاشید، در نتیجه حكومت های محلی مختلفی از گوشه و كنار این امپراطوری سر برآورد. یكی از این حكومت های محلی اتابكان لر كوچك بود كه در منطقه لرستان و ایلام (لر كوچك) تشكیل گردید. موسس این سلسله كه به نام جد آن، خورشید به "خورشیدی" نیز شهرت دارد، "شجاع الدین خورشید" است. وی كه از سركردگان یكی از طوایف لرستان موسوم به "جنگروی" بود، ابتدا در خدمت حسام الدین شوهلی، از امرای ترك سلجوقی حاكم خوزستان و لرستان به سر می برد و سپس از جانب او به حكومت لرستان گمارده شد. به دنبال ضعف و تجزیه امپراطوری سلجوقی، شجاع الدین خورشید نیز همچون امرای بلاد دیگر فرصت را مغتنم شمرده، لرستان را در قبضه اختیار گرفته و بر خود عنوان اتابك (واژه ای تركی كه از اتا به معنی پدر و بیگ یعنی بزرگ است) نهاد و بدین ترتیب سلسله اتابكان لر كوچك را بنیان نهاد و جانشینانش كه تعداد آنها را 24 تن ذكر كرده اند نزدیك به چهار قرن و نیم، از سال 570 تا 1006هجری قمری بر لرستان فرمانروایی نمودند. اتابكان لر كوچك توانستند موقعیت و اقتدار خود را تا اواسط دوره صفوی با گردن نهادن به یوغ فرمانروایان وقت ایران از جمله سلاطین خوارزمشاهی، مغولان، تیموریان، تركمانان، قراقویونلو و اق قو یونلو و همچنین پادشاهان صفوی حفظ نمایند. از اتابكان لر كوچك چند تن با درایت و سیاست بودند كه از آن جمله شجاع الدین خورشید موسس سلسله، حسام الدین خلیل (حدود 640 ه. ق.)، ملك عزالدین (804-750 ه. ق.) كه حمله تیمور به لرستان در زمان شاه عباس اول صفوی با كشته شدن شاه وردیخان آخرین اتابك لر به پایان رسید.
بعد از انقراض سلسله اتابكان لر كوچك توسط شاه عباس اول؛ اداره حكومت لرستان به "حسین خان والی" از بستگان شاهوردیخان آخرین اتابك لر سپرده شد. زمامداری والیان از 1006 تا 1348 هجری قمری به طول انجامید و حكمرانی آنها همزمان با سلسله صفویه، افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی بود. حكومت والیان تا اوایل دوره قاجار شامل پشتكوه (ایلام) و پیشكوه (لرستان) می شد ولی از اوایل دوره قاجار تنها به پیشكوه محدود گردید. والیان لرستان از لحاظ قدرت سیاسی و استقلال به پای اتابكان نمی رسیدند؛ ولی برخی از آنها همچون "علی مردان خان" از اقتدار فوق العاده ای برخوردار بود. خدمات این سردار دلیر و نام آور لرستانی در برابر هجوم افغانها در پایان دوره صفوی و مقاومت سرسختانه او در برابر قوای عثمانی و همچنین رشادتهای فراوان وی در ركاب نادر شاه افشار جهت برقراری صلح و ثبات و دفع متجاوزان از كشور، بسیار درخور توجه و تحسین انگیز است.
مركز حكمرانی اتابكان لر كوچك شهر خرم آباد بود. به طور كلی اتابكان لر كوچك در آبادانی، عمران و برقراری امنیت در لرستان كوشش می كردند. از این رو لرستان در دوره مذكور یكی از آبادترین و پررونق ترین ایالت های ایران محسوب می شد. این سلسله نخستین حكومت لر تباری بود كه در لرستان به وجود آمد و بسیاری از ویژگی های فرهنگی و اجتماعی مردم لرستان در این دوره شكل گرفت.
همان گونه كه اشاره شد، تا پیش از روی كار آمدن قاجاریه تمام منطقه لرستان زیر نظر والی "حسین خان" به صورت سرزمینی نیمه مستقل اداره می شد و مركز آن شهر خرم آباد بود. اما پس از به قدرت رسیدن قاجاریه تغییرات چشمگیری در لرستان صورت گرفت. آقا محمدخان، بانی سلسله قاجاریه، به علت كینه ای كه از لرهای زندیه در دل داشت نسبت به همه لرها با دیده دشمنی می نگریست و اسباب ضعف این قوم را به هر نحوی كه توانست فراهم آورد؛ چنانكه برخی از طوایف لرستان را به قزوین كوچانید. همچنین چون والیان لرستان را رقیبی خطر ناك می پنداشت در تضعیف آنها كوشید. جانشین او یعنی فتحعلی شاه به تجزیه لرستان پرداخت؛ چنانكه پشتكوه را مجزا كرد و نفوذ والیان را به همان منطقه محدود ساخت. از آن پس لرستان (پیشكوه) مستقیما زیر نظر ماموران قاجار كه اغلب آنها از شاهزادگان و اطرافیان دربار بودند اداره می شد.
لرستان تا پیش از تسلط قاجارها ایالتی نسبتا آباد و یك پارچه بود؛ ولی در سایه بی تدبیری، بیداد گری و استبداد شاهزادگان و عمال قاجار كه جز به دنبال سود شخصی و چپاول مال مردم نبودند، به تدریج رو به ویرانی نهاد. اقتصاد منطقه به سختی آسیب دید و هرج و مرج و ناامنی همه جا را گرفته و از میزان جمعیت كاسته گردید. بسیاری مجبور به مهاجرت گردیده و یا به زندگی كوچ نشینی روی آوردند. طوایف مختلف به جان هم افتادند و این فرایند به خصوص در اواخر دوره قاجار شدت بیشتری یافت. با سقوط سلسله قاجار و روی كار آمدن رضاخان در سال 1299 هجری شمسی، اقداماتی علیه بعضی ایالات از جمله لرستان به عمل آمد كه منجر به در گیری هایی شدید بین قوای دولتی و ایلات و عشایر لرستان گردید. این درگیری ها از 1300 تا 1312 به صورت جنگ و گریز ادامه داشت. اما سرانجام عشایر لر شكست خوردند و لرستان و پشتكوه هر دو به تصرف قوای دولتی درآمدند.
استان لرستان به لحاظ دارا بودن جاذبه های مختلف گردشگری؛ از مناطق پربار كشور می باشد. تاریخ كهن این سرزمین و یادمان های به جای مانده از آن؛ مانند قلعه ها، پل ها، سنگ نوشته ها، غارهای مسكونی پیش از تاریخ، غارهای منقوش و... همگی جزء جاذبه های توریستی به شمار می روند.
شهرستان کوهدشت
مطالعات باستان شناختی در كانون‌های "سُرخدَم لری همیان" و "سر طراحان" نشان می‌دهند؛ كوهدشت از مراكز مدنی قدیمی است. كشف معبد آشوری بیانگر آن است كه مردمانی قبل از هزاره اول پیش از میلاد در این نواحی می‌زیستند و آیین‌های دینی خود را به جای می‌آوردند. حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده، از كوهدشت و طراحان نام برده كه قرن‌ها قبل از ورود عرب‌ها از بین رفته بودند.
آثار دیدنی فراوانی در این شهرستان نیز وجود دارد که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
چشمه گوگردی گراب و گرخوشاب، چشمه سیاب، چشمه تنگ قلعه، چشمه پایین گردنه آستانه، دره و غار ویزنهار، دره سرطرهان، غار بتخانه، غار میرملاس، غار عالی‌آباد، غار برد سفید، دژ زلال انگیز، قلعه كوه‌زاد، قلعه كورگان، قلعه گم‌ور، قلعه سیله، قلعه منیژه، قلعه چق، قلعه چنگری، قلعه دوشه، پل كرودختر، پل ساسانی، پل گاومیشان، تپه‌های دالاب، تپه‌های چغاسبز و كفتارلو، تپه چغابل، تپه دركه، گنبد عالی گیژو، تپه پاره، مقبره سهل‌الدین و چنار قدیمی، گنبد شاه محمد، گنبد ابوالوفا و مقبره داوود رش.
شهرستان پل دختر
شهرستان پل‌دختر در قسمت جنوب غرب شهرستان خرم‌آباد به فاصله حدود 100 كیلومتری آن واقع شده است. پل دختر شهرستان مرزی بین استانهای لرستان و ایلام است و 49 كیلومتر با شهرستان دره شهر از استان ایلام فاصله دارد. پیشینه تاریخی این منطقه نیز در چارچوب تاریخ خرم‌آباد قابل بررسی است. محدوده این شهرستان قبلا از توابع بخش ملاوی خرم‌آباد بود و در حال حاضر به شهرستان تبدیل شده و مركز آن شهر پل‌دختر است.
این شهرستان نیز دارای آثار دیدنی فراوانی است که از آن میان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
تفرجگاه تنگه چشمك، قلعه چشمك، غار كلماكره، غار كورگان، پل كلهر، پل كُر و دختر، گورستان چمشك، بقعه مهدی صالح، گنبد طالب علی و مقبره حیات‌الغیب.
شهرستان کلماکره
كلماكره غاریست طبیعی و باستانی در شهرستان پلدختر كه زیبایی قابل توجهی دارد. اشیاء به غارت رفته شامل ریتونها، بشقاب ها، پیكركها و بسیاری از انواع اشیاء بی نظیر می باشد كه اكنون در موزه هایی چون لوور، متروپولیتن و بریتیش میوزیوم به نمایش گذاشته شده اند. تعدادی از اشیاء مربوط به این غار توسط مأمورین اطلاعات كشف و در اختیار میراث فرهنگی قرار گرفت و اكنون در موزه ایران باستان و موزه قلعه فلك الافلاك نگهداری می شوند. غار و اشیاء گرانبهای آن مربوط به اوایل شاهنشاهی هخامنشی و اواخر مادهاست كه در سال 1367 به صورت تصادفی توسط اهالی كشف شد.
تفرجگاه تنگه چشمک
تفرجگاه تنگه چمشک یكی دیگر از تفرجگاه های زیبای استان است كه انبوهی از آثار تاریخی را نیز در خود جای داده است. این تفرجگاه جنگلی در جنوب شهر پلدختر واقع شده و راه دسترسی آن مناسب است. دژ كهن چمشك كه از آثار اوایل دوره صفوی است؛ در این محل قرار دارد. علاوه بر تفرجگاه های یاد شده، در پیرامون الشتر، بروجرد و الیگودرز نیز محیط های بسیار مناسب و مطلوبی جهت گذران اوقات فراغت و تفرج فراهم شده كه زیبایی های آنها نیز مردم و مسافران را با سر سبزی و زیبایی لرستان آشناتر می سازد.
شهرستان الیگودرز
بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهند پیش از شكل‌گیری شهر فعلی الیگودرز، در محل كنونی آن؛ شهری با همین نام وجود داشته كه به علل نامعلوم از بین رفته است. مردم این دیار، مذهب شیعه قدیم (علوی) داشته‌اند و خانقاه آن، مركز تعلیمات دینی قزلباشان و درویشان بوده است. شاه اسماعیل صفوی در یكی از سفرهای خود از این خانقاه دیدن كرده است. در كوه‌ها و تپه‌های الیگودرز، آثاری از قبیل آجرهای مكعب مستطیل و ظرف سفالی و فلزی مربوط به قرن هفتم هجری قمری به دست آمده است. هسته اولیه شهر الیگودرز در درجه اول در اثر رودخانه‌ها، قنات ها و چشمه‌ها پدید آمده است. موقعیت ارتباطی از عوامل مهم دیگر در ایجاد و گسترش این شهر بوده؛ به طوری كه یكی از راه‌های مهم اصفهان به غرب كشور از فریدن، الیگودرز، گاپله و بروجرد می‌گذشت. همچنین این منطقه، نواحی بختیاری را به فلات مركزی ایران (اراك، خمین، گلپایگان، خوانسار) متصل كرده است.
سراب‌های غار تمندرو گردكانک، سراب‌های ماهی‌چال، گایكان و سردره، آبشار آب سفید، غارهای تمندر و بزنوید و قلعه سیله از جمله دیدنی های این شهرستان است که می تواند باعث رونق گردشگری این شهرستان شود.
آبشار آب سفید
این آبشار در منطقه پیشكوه ذلقی در حدود 50 كیلومتری شهر الیگودرز واقع شده است. ارتفاع این آبشار حدود 30 متر و پهنای آن در فصل پرآبی حدود 15 متر می باشد.
شهرستان ازنا
این شهر در 36 كیلومتری شرق شهرستان دورود و 24 كیلومتری غرب شهرستان الیگودرز واقع شده و گذشته تاریخی آن با تاریخ منطقه دورود و الیگودرز عجین شده است. شهر ازنا قبلاً جزو محدوده سیاسی شهرستان اراك از استان مركزی بود و در حال حاضر یكی از شهرستان های استان لرستان به شمار می‌رود. این شهر با جاده‌ای به اصفهان مرتبط شده و خط لوله سرتاسری نفت از آن می‌گذرد. چشمه قلقلی، غار تمبورلی، دشت ازنا و تپه علی‌آباد از دیدنی های این شهرستان است.
تونل برفی
رشته كوه سر به فلك كشیده اشترانكوه با قلل 13 گانه و بلندی 4250 متر در 5 كیلومتری جنوب شهرستان ازنا قرار گرفته و هرساله پذیرای كوهنوردان، توریستها و ایرانگردان و در پاره ای موارد گردشگران خارجی می شود. اشترانكوه ازنا، مهد عجایب طبیعی و زاد بوم زبیاترین جانداران و پرندگان مجموعه ای بی بدیل و بكر از خلقت را به تصویر می كشاند و قلل مرتفع آن چهره غبار گرفته آسمان را می خراشد تا تابش پرتو آفتاب از لابلای صخره ها بر برفهای هزار ساله اش همانند پرنیان خیال هزار رنگ به خود گیرد.
دره های آن ژرفتر ازهر اندیشه ای، چونان دستی سخاوتمند گیاهانی را پرورش داده كه نظیر آن را در هیچ جای ایران نمی توان یافت و علاقه مندان و دوستداران را به دامان پر مهر و شكوه خود فرا می خواند. به راستی كسی كه اشترانكوه را نبیند گویا چیزی را ندیده، اشترانكوه سمبل ازنا، شهر را مانند طفلی در آغوش خود كشیده و این كودك بر دامان مادر خود سالهاست كه آرمیده است.
در این قسمت می خواهیم شما را به سفر یكروزه دیدن و شرح تونل برفی ازنا، كه آرزوی هر گردشگر و یكی از عجایب طبیعی ایران است ببریم تا دستكم علاقه مندان و ایرانگردانی كه علاقه سفر به ازنا و دیدن عجایب اشترانكوه را داشته باشند، حالی كرده از این رهگذر ولذت كم هزینه بی نصیب نمانند. خوشبختانه به یمن اقدامات محیط زیست ازنا، اشترانكوه از تمام آلودگی ها حفظ مانده. سفر به دامنه های سرسبز اشترانكوه در فصل بهار ( نه قله ها، یخچالها و صخره های دهشتناك آن كه چند روز طول می كشد) نیازی به هزینه زیادی ندارد. یك جفت كفش محكم و كاری، توشه ای شامل كنسرو، خرما، نان، میوه های فصل، كرم ضد آفتاب و یك چوبدستی محكم از لوازمات این سفر بشمار می آیند. اگر اهل كوه، ماجراجویی و اكسیژن كمیاب هستید بسم ا... سفر را با هم شروع می كنیم.
تونل برفی در دامنه های سرسبز اشترانكوه در شهرستان ازنا قرار گرفته، برای رفتن به تونل برفی از هرجای ایران ابتداء به شهرستان ازنا می رویم كه اشترانكوه سترگ معلوم است. سپس به میدان راه آهن رسیده و تابلوی راهنما ما را به سمت دهكده گردشگری دره تخت در جنوب ازنا راهنمایی می كند. بعد ازطی 5كیلومتر به روستای دره تخت و دامنه های اشترانكوه میرسیم و سپس به سمت شرق حركت كرده تا بعد از گذشتن از روستاهای مختلف به روستای سرسبز كمندان و مردم مهربانش برسیم.
بعد از یافتن جایی برای نشستن در كنار رودهای جاری از برف، زیر درختان بید و رفع خستگی و نوشیدن چای و... به سمت در ه ( ازنادره ( حركت می كنیم و وارد آن می شویم تا طول دره را به سمت ارتفاعات جایی كه برف و تونل برفی در آنجاست بپیماییم. ما در این سفر تنها نیستیم زیرا گردشگران زیادی همراه ما در حال رفت و آمد یا استراحتند. دره « ازنادره» یكی از زیباترین دره های اشترانكوه با گیاهان، جانوران، چشمه سارها و رودهای جاری از برف است كه صخره های رعب آور، بسیار بلند و كاملا عمود در طرفین ما قرار گرفته بحدی كه تا نزدیكی ظهر از تابش آفتاب خبری نیست. این دره سنگهای بسیار سخت و یكپارچه دارند و جهت دره با شیب تندی به سمت ارتفاعات اشترانكوه می رود و آب فراوان ناشی از ذوب برفها رودی خروشان تشكیل داده است.
منظره زیبای طبیعت این دره همراه با وزش نسیم خنك و رقص گلها و گیاهان خودرو، حركات بز و میشهای وحشی بر صخره های بلند اطراف و غرش رود بر سنگهای رودخانه از بدیع ترین مناظر طبیعی ایران است و آنقدر ما را مسحور و بیخود می كند كه هرگز متوجه خستگی نمی شویم. گاهی درختان تنومندی را می بینیم كه بر خلاف تمام درختان كه عمودی رشد می كنند، از دل سنگ یكپارچه از دیواره صخره بیرون زده است و به صورت كاملا افقی رشد كرده است. طول دره و پیچ و خم های آنرا به سمت ارتفاعات می پیماییم و بعد از حدود2 ساعت طی كردن مسیر لكه های عظیم برف كم كم دیده می شوند. وسط ارتفاعات اشترانكوه به یكباره به لكه برفی عظیم كه در واقع یخچالی چند هزار ساله است میرسیم و رودخانه خروشانی كه در كنار ما است از آبهای یخچال مذكور سرچشمه گرفته و از دهانه تونل برفی بیرون می آید.
اكنون ما به تونل برفی رسیده ایم. منظره ای بسیار زیبا كه مانند آنرا در هیچ جای ایران نمی توان یافت. آبهای ناشی از ذوب برفهای بالاتر تونلی به عرض 10 متر و ارتفاع 3 متر در زیر یخچالها ایجاد كرده است تونل برفی تا بالای سراشیبی دره امتداد یافته و 800 متر طول دارد تا به برفهای بالاتر از خود متصل شود. داخل تونل می شود رفت ولی بر اثر حركت رود و وزش باد بسیار سرد و نیز احتمال ریزش برف وجود دارد. سفر در اینجا تمام نمی شود زیرا به بالای تونل می رویم كه اغلب گردشگران درحال سرسره، عكس برداری و یا برف بازی هستند.
در بالای تونل برفی كم كم احساس عجیبی پیدا می كنیم كه تا حالا نداشته ایم و بعد از مدتی متوجه می شویم كه پیشانیمان عرق كرده ولی پاهایمان یخ زده است زیرا برفهای تونل برفی بسیار سرد هستند. در صورت تمایل دره به چند دره عظیم دیگر تقسیم می شود و همه به سمت ارتفاعات اشترانكوه ختم می شوند كه هر كدام دیدنی های خود را دارد.
برای رفتن به تونل برفی تا فاصله 200 كیلومتری شهرستان ازنا میتوان یكروزه رفت و برگشت سفر كرد و بهار، تابستان و اوائل پائیز فصلهای مناسب برای رفتن به تونل برفی هستند. باید گفت شكار در این منطقه مطلقاً ممنوع بوده و فراموش نشود برای حفاظت از محیط زیست زباله های ایجاد شده را در محیط رها نكنیم تا دیگران نیز از طبیعت زیبای اشترانكوه استفاده كنند.
شهرستان بروجرد
شهرستان بروجرد در شمال شرقی استان لرستان واقع شده و از شمال به شهرستان های ملایر و نهاوند در استان همدان، از شرق به سربند اراک در استان مرکزی، از جنوب به درود و از غرب به خرم آباد و الشتر در استان لرستان محدود می شود. این منطقه مشتمل بر کوه های مرتفع زاگرس در غرب، دشت سیلاخور در مرکز و پیشکوه های داخلی زاگرس در شرق است. بلندترین نقطه شهرستان بروجرد قله ولاش با ارتفاع 3623 متر در کوه گرین در غرب شهر بروجرد و پست ترین ناحیه در دشت سیلاخور با ارتفاع تقریبی 1500 متر قرار دارد.
بروجرد دارای آب و هوای معتدل کوهستانی با تابستان های معتدل و زمستان های سرد است که حداکثر دما گاه به 40 و حداقل آن به منفی 20 درجه سانتیگراد می رسد. میزان بارندگی این شهرستان 480 میلی متر در سال است که در فصول سرما بارش ها بیشتر به صورت برف می باشد.
از پیشینه و تاریخ پیش از اسلامِ شهر بروجرد كه در گویش لری "وروگرد" و در لهجه محلی بروجردی "ورویرد" نامیده می‌شود؛ مدارك كافی به دست نیامده است. گروهی بروجرد را از بناهای فیروز ساسانی می‌دانند و عده‌ای دیگر آن را محل گرد آمدن دوباره سپاهیان شكست خورده یزگرد سوم می‌شناسند. در زمان حكومت قاجار، حسام السلطنه؛ حاكم خوزستان و لرستان، بروجرد را مقر حكومت خود قرار داد و با تعمیر قلعه‌های آن، خندقی دور شهر ایجاد كرد.
عوامل مؤثر از قبیل آب و هوای معتدل كوهستانی، دشت حاصل‌خیز رسوبی سیلاخور، شبكه آب‌های روان دائمی، مراتع طبیعی، موقعیت استراتژیك جغرافیایی و سیاسی و گسترش شبكه ارتباطی و تجاری باعث جذب جمعیت و توسعه آن بوده‌اند.
این شهرستان از جمله مناطق دیدنی استان به حساب می آید و از دیدنی های آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:
سراب ونایی، سراب زارم، سراب کرتول، سراب زرشکه، سراب سفید، سراب پنبه، سراب جانیزه، چشمه هفت چشمه، چشمه اسل مساله بیک، چشمه های ونایی، چشمه های دره خونی، بازار قدیمی، مسجد جامع، مسجد سلطانی، امام‌زاده جعفر، مقبره شاهزاده ابوالحسن، بقعه دو خواهر، بقعه امام‌زاده قاسم و مقبره سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی.
دشت هرو
این محل را باید یك دره وسیع دانست تا یك دشت بزرگ. در مورد وجه تسمیه واژه هُرو ظاهراًسندی وجود ندارد. به نظر میرسد كه این كلمه از هُر یا هور و، رو=رود تشكیل شده است. شاید كلمه هور همان خورشید باشد و ((رو)) هم مخفف روداست.
در نتیجه این واژه به معنای خورشید رود یا رود خورشید است و این نام رود خانه ای است كه از شرق به قربار وسط این دشت باریك در جریان است ژاك دمرگانكه حدود صد سال پیش از منطقه دیدن كرده است از آن به نام ((هوررو)) یاد نموده است.
از طرفی هُر در گوشی لكی به معنای هر چیزی كه از ارتفاع و دامنه كوه (بلندی)سرازیر میشود و پایین می آید. شاید واژه مذكور به معنای رود و آبی باشد كه از دامنه و سینه كوه پائین می آید.
هرو دره وسیعی است كه از سمت شرق به جاده سرتاسری تهران خوزستان و شهركهای پل هرو و زاغه از جانب غرب به شمال منطقه الشتر مربوط میشود. شمال آن را كوههای ((مله تخت)) (مله=گردنه) پونه دنبال كوه گرین می باشند فراگرفته و جنوب آن را كوههای ریمله، بلومان و نمكلان در بر گرفته است. رود خانه ((با والی)) كه بخش عمده آب كشكان را تشكیل می دهد از شرق به غرب آن در جریان است. هرو منطقه ای است حاصلخیز و پر آب. هوای آن در زمستان ها سرد و پر برف است و در تابستان خنك و معتدل. شهرك چغلوندی در مركز این دره كوهستانی قرار گرفته كه از طریق یك راه فرعی آسفالته به جاده سرتاسری و شهر خرم آباد مرتبط میشود و با یان شهر حدوده 40 كیلومتر فاصله دارد. این ناحیه یكی از بكر ترین و دست نخورده ترین نواحی ایران از جهت فرهنگی به شمار میرود. بخش مهمی از اراضی شرقی دره هرو را دهستان و منطقه كاسیو تشكیل میدهد. به احتمال بسیار زیاد منطقه اخیر از سكونت گاههای مهمّ قوم كاسی در حدوده پنجهزار سال پیش از میلاد بوده است.
مسجد امام خمینی (سلطانی) بروجرد
این مسجد از نظر کیفیت با مسجد امام تهران مطابقت دارد و در سال ۱۲۹۱ هـ. ق. به دستور فتحعلیشاه روی خرابه های مسجد قدیمی ساخته شده است. صحن آن به طول و عرض 47 در61متر میباشد ودر وسط آن حوض بزرگی قرار گرفته است.
مسجد دارای 3درگاه بزرگ است که هر3 در با دو راهروی شرقی و قربی به صحن مسجد راه می یابد. شبستان جنوبی، زیر گنبد اصلی مسجد قرار دارد و با فضای دور طاق طرفین گنجایش جمعیت بسیاری را دارد. محراب شبستان گچکاری است و حاشیه پائین آن باکاشیهای دوره قاجاریه تزئین گردیده و بین محراب و طاق آیاتی از قرآن با خط ثلث نوشته شده است. مسجد دارای 16 حجره مناسب برای مطالعه یا زندگی یا درس خواندن طلاب میباشد. مرحوم آیات ا... بروجردی مرجع شیعیان در این مسجد به تدریس اشتغال داشته اند ودرحال حاضر بعنوان یک مکان مذهبی بشمار رفته و مورد علاقه عموم میباشد.
شهرستان اشترانکوه
اشترانکوه رشته كوهی به طول تقریبی 50 كیلومتر است كه در محدوده الیگودرز و بروجرد در جهت شمال غربی-جنوب شرقی امتداد دارد. یخچال های طبیعی و دائمی این رشته كوه که یكی از زیباترین كوه های كشور به شمار می رود در تمام سال از برف و یخ پوشیده است. اشترانکوه در جنوب شهر درود و ازنا قرار دارد و به لحاظ تقسیمات کشوری جزء بروجرد نیست؛ اما به لحاظ تاریخی و نیز کوهنوردی از کوه های ناحیه بروجرد به حساب می آید.
شهرستان سلسله
شهرستان سلسله در 43 كیلومتری شمال خرم‌آباد و در قسمت غرب بروجرد واقع شده است. این شهرستان قبلا از توابع شهرستان خرم‌آباد بود كه بعدها به شهرستان مستقلی تبدیل شد. مركز شهرستان سلسله، شهر كوهستانی الشتر است كه محل سكومت طوایف حسنوند، كولیوند، یوسفوند و هنام و بسطام می‌باشد. چشمه كیان، سراب‌های هنام، سرخه و پاپی، دره تخت‌شاه، غار سمسا، تنگه دره آرش، دژ شینه، پل كاكارضا، تپه گریران، تپه واشیان، تپه باستانی الشتر، گورستان سلطان مشرق و گورستان تپه‌كی از دیدنی های این شهرستان به شمار می رود.
غار سمسا
این غار در درهٔ آرش «الشتر» واقع شده و در گویش محلى به «مرسمسا» مشهور است. طول غار نزدیک به ۷۰ متر، ‌عرض دهانهٔ‌ آن ۶ متر، پهناى داخل آن ۷ متر و بلندى دهانهٔ آن ۳/۷۰ متر است. در کف این غار، تعدادى سنگ چخماق دیده شده است. این غار در بالاى محلى قرار دارد که از آنجا سنگ‌هاى تراش خورده‌اى را براى ساختمان‌سازى آورده‌اند که نشان مى‌دهد، بیش‌تر سنگ‌هاى بناها و آثار مهم الشتر یا سنگ‌ قبرها را از این مکان تهیه کرده‌اند.
تفرجگاه تخت شاه
دره تخت شاه (كهمان) در 6 كیلومتری شمال دهستان قلعه مظفری شهرستان سلسله در دامنه قله چهل نابالغان واقع شده است. چشمه های بسیار پر آب و سرد، درختان كهنسال گردو و برخی درختان جنگلی دیگر؛ منظره زیبایی در این دره بوجود آورده اند. در میان چشمه و زیر درختان گردو، آثار و بقایای تختگاهی وجود دارد كه گویا یكی از حكام قاجاریه آن را ساخته اند و شاید وجه تسمیه آن یعنی "تخت شاه" به این دلیل باشد.
ادامه دارد ...

منابع:
http://www.irib .ir
http://www.Wikipedia.org
http://www.mpo-lr.ir
http://www.iranyad.ir
http://www.lorestanmiras.org
http://www.boroujerd.info
http://www.farhangsara.com
http://www.anobanini.ir
www.homayen.com